تابستان هم داره تموم ميشه
تو اين مدت كه نبودم، سرگرم شنا و كلاس زبان و اسكيت و پارك و پيك حل كردن و گير دادنهاي مادرم براي رياضي كار كردن بودم و يكي دوتا مسافرت كوچيك به اطراف و در كل تابستان خوبي داشتم تا اينجا، البته مادرم يه كسالت چندروزه ناراحت كننده داشت كه خدارو شكر برطرف شد. من امسال برعكس سالهاي قبل ديگه به مهدكودك نرفتم و پيش مادربزرگهاي مهربونم بودم و خيلي بهم خوش گذشته و معني تابستون برام لذت بخش شده، خونه مادر بزرگها خيلي خوش ميگذره انگار همه چي در اختيار توئه و روي ابرهايي.اما مادرم ديروز گفت كم كم تابستون هم داره تموم ميشه و بايد به فكر آمادگي براي مدرسه باشيم؛ با اينكه براي مدرسه و دوستام واقعا دلم تنگ شده ولي از اينكه تابستون هم داره تموم ...
نویسنده :
نگار و مامان نگار
10:03